در ماهنامه چراغ شماره آخر ( به مدير مسئولي آرشام پارسي ) متني به عنوان فرياد بغض يك همجنسگرا نوشته بود كه در قسمتي از آن نوشته بود : به دليل فشارهاي جنسي به در خواست رابطه جنسي با يكي از دوستان دگرجنس گرا پاسخ گفتم و با تمام سختي ها به دورترين شهري كه در آن جا زندگي مي كرد، رفتم تا عطش شهوتم را فرو كاهم
برداشت اول :
چه كسي چه چيزي به ما چنين جسارتي داده است كه به دليل سختي هاي موجود تن به روابط نامشروع دهيم كدام دين،كدام پيامبر ؛ كدامين فرقه ،كدامين فرد رابطه جنسي را تنها براي كاهش عطش شهوت به صورت ناشروع دستور مي دهد به جاي آن دوست عزيزم كه فريادي از بغض دارد فرياد من همراه بغض و گريه است كه چراغ چگونه توانسته در شماره آخر سه داستان از همجنسگرايان بنويسيد كه در هر سه داستان از رابطه نامشروع جنسي سخن مي گويد و يا اينكه در چراغ شماره 47 به سردبيري ساقي قهرمان باز هم از رابطه جنسي نامشروع ميان يك دگر جنسگرا و همجسنگرا سخن مي گويد كه همجنسگرايان را در نقش يك ارضا كننده 10 دقيقه بيش نمي بينم كه فقط بلد است خوب س.... بزند . آري فرياد من همراه بغض است فريادي از اينكه چرا هر گاه به وبلاگهاي دوستانم سر مي زنم جز عكسهاي عريان چيزي نمايان نيست عكسهايي كه جز برانگيخت شهوت نه كمكي به ما مي كند نه اطلاعاتي به ما مي دهند
غريزه جنسي ، بوسه ،هم آغوشي همبستر شدن ، دخول و خروج رو نفي نمي كنم اما چگونه اين نياز جنسي خويش را برآورده كنيم مهم است آيا چون در جامعه اي زندگي مي كنيم كه يكسري محدويدت ها داريم بايد تن به هر گناهي زنيم آيا چون محدويم بايد به عمل نامشروعي تن دهيم پس خويشتن داري ما كجا مي رود .
برداشت دوم :
جوانان همجنس گرا بايد چگونه نياز جنسيشون رو برطرف كنند . او جووني كه ناچار به رابطه اي جنسي غير مشروع مي دهد بايد چه كار كند . مگر نه اينكه امام صادق فرموده است : هر گاه به گناه مي افتيد ازدواج كنيد حال اين جوان همجنسگرا كه در اين جامعه نميتواند ازدواج كند بايد چه كند تا چه زمان بايد غريزه جنسي را كه خداوند به او عطا كرده است سركوب كند . چگونه ما مي توانيم بفهيم چه بر سر آن جوان آمده است كه حاضر شده است نياز جنسي خويش را اينگونه برطرف كند .
برداشت سوم :
من نمي توانم در اين مورد قضاوت كنم چون هيچ گاه نمي توانم خود را جاي آن جوان بگذارم چون هيچ كسي نمي تواند جاي ديگري قرار گيرد تنها خداي بزرگ مي تواند در مورد آن جوان قضاوت كند .
برداشت اول :
چه كسي چه چيزي به ما چنين جسارتي داده است كه به دليل سختي هاي موجود تن به روابط نامشروع دهيم كدام دين،كدام پيامبر ؛ كدامين فرقه ،كدامين فرد رابطه جنسي را تنها براي كاهش عطش شهوت به صورت ناشروع دستور مي دهد به جاي آن دوست عزيزم كه فريادي از بغض دارد فرياد من همراه بغض و گريه است كه چراغ چگونه توانسته در شماره آخر سه داستان از همجنسگرايان بنويسيد كه در هر سه داستان از رابطه نامشروع جنسي سخن مي گويد و يا اينكه در چراغ شماره 47 به سردبيري ساقي قهرمان باز هم از رابطه جنسي نامشروع ميان يك دگر جنسگرا و همجسنگرا سخن مي گويد كه همجنسگرايان را در نقش يك ارضا كننده 10 دقيقه بيش نمي بينم كه فقط بلد است خوب س.... بزند . آري فرياد من همراه بغض است فريادي از اينكه چرا هر گاه به وبلاگهاي دوستانم سر مي زنم جز عكسهاي عريان چيزي نمايان نيست عكسهايي كه جز برانگيخت شهوت نه كمكي به ما مي كند نه اطلاعاتي به ما مي دهند
غريزه جنسي ، بوسه ،هم آغوشي همبستر شدن ، دخول و خروج رو نفي نمي كنم اما چگونه اين نياز جنسي خويش را برآورده كنيم مهم است آيا چون در جامعه اي زندگي مي كنيم كه يكسري محدويدت ها داريم بايد تن به هر گناهي زنيم آيا چون محدويم بايد به عمل نامشروعي تن دهيم پس خويشتن داري ما كجا مي رود .
برداشت دوم :
جوانان همجنس گرا بايد چگونه نياز جنسيشون رو برطرف كنند . او جووني كه ناچار به رابطه اي جنسي غير مشروع مي دهد بايد چه كار كند . مگر نه اينكه امام صادق فرموده است : هر گاه به گناه مي افتيد ازدواج كنيد حال اين جوان همجنسگرا كه در اين جامعه نميتواند ازدواج كند بايد چه كند تا چه زمان بايد غريزه جنسي را كه خداوند به او عطا كرده است سركوب كند . چگونه ما مي توانيم بفهيم چه بر سر آن جوان آمده است كه حاضر شده است نياز جنسي خويش را اينگونه برطرف كند .
برداشت سوم :
من نمي توانم در اين مورد قضاوت كنم چون هيچ گاه نمي توانم خود را جاي آن جوان بگذارم چون هيچ كسي نمي تواند جاي ديگري قرار گيرد تنها خداي بزرگ مي تواند در مورد آن جوان قضاوت كند .
۳ نظر:
سلام
امیدوارم حالتون خوب باشه.
چند تا سوال دارم که اگه جواب بدین خوشحال میشم:
1.این آقا حمید چند سالشونه؟
2.چه جوری با هم آشنا شدین؟
3.و مهمتر از همه اینکه برنامتون چیه؟!
فکر کنم بد نباشه که با هم در ارتباط باشیم چون اوضامون تا حد زیادی مشابهه. البته اگه شمام موافق باشین!
موفق باشی!
چقدر مشروع و نامشروع کردی! خودت هم نمی فهمی چی میگی. همجنسگرایی و مشروع؟! بد نیست یه کم فرهنگ لغت باز کنی بعد افاضات کنی.
سلام از اینکه سر زدی پستهام رو خوندی متشکرم وبخاطر نگرانیهات برای من ممنونم دیگه عشق و عاشقی از من گذشته اونقدر سرکوبش کردم که دیگه واسم مهم نیست! در مورد اتوبوس آبی فقط یک شیطنت بود وبرای سرگرمی خودم که دلم خوش باشه احساس زنده بودن بکنم! فقط میخواستم یک پیام بدم که در آخر پست به اون اشاره کردم من به قول خودت که تو پستت نوشتی تن به رابطه نامشروع نمی دم
پست آخریت خیلی جالب بود به نظرت باید با این روانپزشکای بی شعور چکار کنیم؟
ارسال یک نظر